مقدمه
حمله سریع، حجیم، کوبنده و کوتاه مدت، سیاست راهبردی ماشین نظامی رژیم صهیونیستی در جنگها میباشد.
روشی که تا قبلاز جنگ 33 روزه کارکرد خود را نشان داده، که نمونه بازر آن، جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل است.
با نگاه به آماری از تلفات جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل، عملیاتی شدن این استراتژی را به خوبی میتوان دید:
مدت زمان جنگ: 6 روز (5 الی 11 ژوئن 1967 میلادی).
کشورهای درگیر: اعراب (مصر، سوریه، اردن و عراق) ؛ اسرائیل (با تجهیزات و سلاحهای غربی).
کشته: اعراب 21000 نفر ؛ اسرائیل 779 نفر.
زخمی: اعراب 45000 نفر ؛ اسرائیل 2563 نفر.
اسیر: اعراب 6000 نفر ؛ اسرائیل 15 نفر.
انهدام هواپیما: اعراب 400 فروند (تخمینی) ؛ اسرائیل 46 فروند.
41 سال بعد، جنگ اسرائیل - غزه
شنبه، 27 دسامبر 2008 میلادی ساعت 11:30 صبح، 64 فروند هواپیمانی بمبافکن اسرائیلی، باریکهی غزه، سرزمینی با وسعت بسیار محدود و مردمی که بیشاز 6 ماه است در محاصره کامل به سر میبرند را با حدود 100 تُن بمب و موشک مورد حمله قرار دادند که در نتیجه آن [روز اول جنگ] بیش از 200 فلسطینی کشته و بیش از 700 نفر هم زخمی شدند.
این جنگ، بین بخشی از مردم محاصره شده فلسطین در باریکه غزه و ارتش مجهز رژیم اسرائیل در گرفت و در واقع، جنگی یکطرفه میان مردم و رزمندگان فلسطینی در غزه و ارتشی مسلح و مجهز و دارای پشتیبانی دولتهای آمریکا، اتحادیه اروپا، اکثر کشورهای عرب منطقه بود.
پس میتوان گفت مفهوم جنگ در این منازعه، غیر معمول مینماید و شاید بهتر باشد از عبارت "تهاجم اسرائیل برای حذف فیزیکی یک ملت" نام برده شود.
توجیه حمله
در همان دقایق اولیه حملهی اسرائیل به غزه، رسانههای گروهی همسو با صهیونیسم، با هماهنگی رسانهای، شروع به انتشار مطالب و اخباری نمودند که در آن حماس را، به دلیل شلیک موشکهای قسام و خمپاره به سمت خاک سرزمینهای اشغالی، آغازگر جنگ و نقض کنندهی آتشبس معرفی نموده و موج رسانهای را برضد مقاومت حماس هدایت کردند.با بررسی گزارشات و اخبار منتشر شده در "فاکسنیوز"،" رویترز"، "بیبیسی"، "انبیسی"، "امبیسی" و... همچنین پوشش خبری این واقعه در "یاهونیوز" و "گوگلنیوز" [پر مخاطبترین رسانههای خبری آنلاین] از آغاز این تهاجم تا روز پایانی آن و حتی پساز آغاز آتشبس یک طرفهی اسرائیل، همهگی بر روی این نکته پافشاری میکنند که آغازگر این تقابل نظامی حماس بوده است و نه اسرائیل و اسرائیل برای دفاع از شهروندانش اقدام به حمله گسترده نظامی به باریکه غزه نموده است.
رسانهها دروغ میگویند
مرکز اطلاعات تروریسم و جاسوسی [Intelligence and Terrorism Information Center] یک سازمانهای غیر دولتی (NGO) اسرائیلی است که فعالیتش، شناسایی سازمانها، نهادها و رسانههایی است که با منافع اسرائیل و صهیونیسم تعارض و تقابل دارند[جاسوسی و خرابکاری] و در این راستا به صورت مرتب و مستمر، گزارش تحقیقات خود را منتشر میکند.
در دسامبر 2008 (چند روز پیشاز تهاجم اسرائیل به غزه) این سازمان گزارشی را منتشر و در بندهایی از آن اعلام میکند که حماس در طول دوران آتشبس به توافقاتش عمل کرده و حتی یک موشک به سمت اسرائیل شلیک نکرده است و در ادامه به این نکته اشاره میشود که حماس پساز آنکه نیروی دفاعی اسرائیل (IDF- Israel Defence Force) عملیاتی نظامی را در کنار نوار مرزی و در داخل خاک غزه انجام داد، حماس و دیگر سازمانهای فلسطینی اقدام به شلیک موشک به سرزمینهای اشغالی کردند.
- اصل گزارش در سایت مرکز اطلاعات تروریسم و جاسوسی.
- نسخه PDF برای دانلود.
به جز سند یاد شده، حتی برخی از رسانهها نیز به صورت ضمنی، اسرائیل را به عنوان نقض کننده آتشبس معرفی میکنند.
به عنوان نمونه، شبکه خبری سیانان در یکی از گفتگوهای خبری خود، به این موضوع اشاره میکند که اسرائیل، نقض کننده آتشبس بوده است، نه حماس.
- مشاهده آنلاین فیلم گزارش سیانان. CNN Confirms Israel Broke Ceasefire First
اسرائیل و انفعال در استراتژی تهاجمی
بررسی جنگهای اعراب و اسرائیل، همچنین جنگ 33 روزه بین اسرائیل و حزبالله لبنان در تابستان 2006 و جنگ 22 روزه اسرائیل با حماس در منطقهی غزه، نکتهای را نمایان میکند و آن، ناکارآمدی سختافزاری و نرمافزاری نیروی نظامی اسرائیل است.
عدم کارایی نیروی نظامی اسرائیل (حتی با به کار بردن سلاحهای غیر متعارف) کاملاً مشخص و مشهود است و چون تمام تمرکز وسرمایهگذاری سیاستمداران اسرائیلی در تأثیرگذاری و تغییر معادلات منطقهای و حتی بینالمللی بر روی قوای نظامی استوار میباشد میتوان پیشبینی کرد که سیر انحطاطی این رژیم که از چند سال گذشته آغاز شده بود، سرعت روزافزونی به خود گرفته است.
یکی از نتایج مهم جنگ غزه، ارائهی چهرهای خشن و جنایتپیشه از اسرائیل و صهیونیسم است که میتوان آن را در اثرگذاری بر افکار عمومی ملتهای جهان در اعتراض به رفتارهای جنایتکارانه رژیم اسرائیل در کشتار غیر نظامیان در غزه و بازخوردهای عینی آن مشاهده کرد.
با توجه به آنکه اسرائیل ازنظر تأمین حجم انبوه و بهکارگیری سلاح و ادوات نظامی متعارف و نامتعارف زمینی، هوایی و دریایی مشکلی نداشته [کمکهای تسلیحاتی و مالی غرب و به خصوص آمریکا] و همچنین از طرف سازمانهای بینالمللی نیز فشاری بر روی خود نمیدیده است، پذیرش آتشبس یکطرفه نشان میدهد که اسرائیل در مدیریت نرمافزاری جنگ، که شامل مدیریت افکار عمومی محیط داخلی خود و محیط بینالملل و افزایش فشارهای روحی و روانی بر نظامیان و ساکنین سرزمینهای اشغالی موفق نبوده و برای اینکه از بار این فشار بکاهد اقدام به برقراری آتشبس یکطرفه مینماید.
البته پایداری این آتشبس مشخص نیست و برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند که اسرائیل برای ترمیم سختافزاری و نرمافزاری خود اقدام به برقراری آتشبس نموده است و منتظر است تا در موقعیتی جدید، تحرکات نظامی خود را از سر بگیرد.
فرجام سخن
با توجه به سیر تحرکات و اقدامات سیاسی و نظامی اسرائیل در سالهای اخیر (به خصوص پساز سال 2000 میلادی و عقبنشینی از لبنان) و همچنین نتایج بهدست آمده از این اقدامات، میتوان گفت که عملاً، اسرائیل به مرحله فروپاشی از درون نزدیک شده و عدم کارایی تئوریهای سیاسی و نظامیاش نمایان میشود.
معلوم نیست جنگ آینده اسرائیل با یکی از کشورها یا گروههای مبارز منطقه چند روز یا چند ساعت به طول بیانجامد و حتی شاید جنگ دیگری در کار نباشد و اسرائیل دچار گسستگی و فروپاشی دورنی گردد.
ولی در آخر یادآور میشوم که اسرائیل بخش کوچک و تبلور یافته و عینی شده از تفکر نژادپرستانه صهیونیم است.
بدین صورت حتی اگر ماهیت سیاسی رژیم غاصب اسرائیل از میان رود، صهیونیسم ازبین نرفته و فقط چهرهی ظاهری خود را از داده است.
ماهیت صهیونیسم صرفاً در یهودیت وجود نداشته و حتی مسلمانان و مسیحیان نیز میتوانند در جرگه صهیونیستها باشند و لازم است نهلههای مختلف تفکر صهیونیسم مورد توجه و تحلیل و بررسی عمیق قرار گیرد.