مطالبه کردن با دشمنى کردن فرق دارد. اینکه ما گفتیم گاهى اوقات
معارضهى با مسئولان کشور نشود - که الان هم همین را تأکید میکنیم؛ معارضه
نباید بشود - این به معناى انتقاد نکردن نیست؛...
به
معناى مطالبه نکردن نیست؛ در باره رهبرى هم همینجور است. این برادر
عزیزمان میگوید «ضد ولایت فقیه» را معرفى کنید. خوب، «ضد» معلوم است
معنایش چیست؛ ضدیت، یعنى پنجه در افکندن، دشمنى کردن؛ نه معتقد نبودن. اگر
بنده به شما معتقد نباشم، ضد شما نیستم؛ ممکن است کسى معتقد به کسى نیست.
البته این ضد ولایت فقیه که در کلمات هست، آیهى مُنزل از آسمان نیست که
بگوئیم باید حدود این کلمه را درست معین کرد؛ به هر حال یک عرفى است.
اعتراض به سیاستهاى اصل 44، ضدیت با ولایت فقیه نیست؛ اعتراض به نظرات خاص
رهبرى، ضدیت با رهبرى نیست. دشمنى، نباید کرد. دو نفر طلبه کنار همدیگر
مىنشینند؛ خیلى هم با هم رفیقند، خیلى هم با هم باصفایند، همدرس هستند،
مباحثه میکنند، حرف همدیگر را رد میکنند؛ این حرف او را رد میکند، آن حرف
این را رد میکند. ردکردن حرف، به معناى مخالفت کردن، به معناى ضدیت کردن
نیست؛ این مفاهیم را باید از هم جدا کرد. بنده از دولتها حمایت کردهام،
از این دولت هم حمایت میکنم؛ این به معناى این نیست که همهى جزئیات
کارهائى که انجام میگیرد، مورد تأیید من است، یا حتّى من از همهاش اطلاع
دارم؛ نه، لازم نیست. اطلاع رهبرى از آن مجموعهى حوادث و رویدادهائى لازم
است که به تصمیمگیریهاى او، به جهتگیریهاى او و به انجام تکالیف و وظائف
او ارتباط پیدا میکند، نه اینکه حالا از همهى چیزهائى که در محیط دولت و
محیط کار وزارتخانهها اتفاق مىافتد، باید حتماً رهبرى مطلع باشد؛ نه، نه
لازم است، نه ممکن است؛ موافقت با آنها هم لازم نیست. بعضى از اشخاص و
بعضى از کارها ممکن است در مجموعهى دولتى وجود داشته باشد که صددرصد مورد
اعتماد و مورد تأیید ماست، اما آن کار را ما تأیید نکنیم؛ چون دلیل ندارد
که رهبرى وارد محیط اجرائى شود؛ به دلیل اینکه مسئولیتها مشخص است و باید
مسئول، وزیر، رئیس فلان مرکز یا بنگاه فرهنگى یا اقتصادى، وظائف خودش را
انجام بدهد. بنابراین ما به هیچ وجه انتقاد کردن را مخالفت و ضدیت
نمیدانیم. بعضى تصور میکنند که ما چون از مسئولان کشور، از دولت محترم -
که واقعاً دولت خدمتگزار و باارزشى است؛ حقاً و انصافاً. کارهائى هم که
دارد انجام میگیرد، مىبینید؛ کارها جلو چشم است. باید انسان بىانصاف
باشد که اهمیت این کارها را انکار کند - حمایت میکنیم، این حمایت و این
طرفدارى، به معناى این است که انتقاد نباید کرد، یا من خودم انتقاد نداشته
باشم؛ ممکن است مواردى هم انتقاد داشته باشم.
سلام دوست خوب وبلاگت بسیار عالیه اگه بتونی مطالب را زیاد کنی خوبترم میشه اگه تونستی به منم سربزن